“زنان افغان اين روزها كابوس مي بينند. كابوسي كه اكنون آنها را بيدار يا حتي در خواب رها مي كند.” طالبان بازگشته و در آنجا مستقر شده اند و همه تلاش هاي خود را در اين سال ها از دست داده اند. ” به گزارش مجله روز ، اين روزنامه ايران “تنها رفتن به شهر …
زن؛ تابوي طالب – مجله روز https://majale-rooz.ir/2021/08/زن؛-تابوي-طالب-مجله-روز/ مجله روز Mon, 09 Aug 2021 13:14:34 0000 عمومي https://majale-rooz.ir/2021/08/زن؛-تابوي-طالب-مجله-روز/ “زنان افغان اين روزها كابوس مي بينند. كابوسي كه اكنون آنها را بيدار يا حتي در خواب رها مي كند.” طالبان بازگشته و در آنجا مستقر شده اند و همه تلاش هاي خود را در اين سال ها از دست داده اند. ” به گزارش مجله روز ، اين روزنامه ايران “تنها رفتن به شهر …
“زنان افغان اين روزها كابوس مي بينند. كابوسي كه اكنون آنها را بيدار يا حتي در خواب رها مي كند.” طالبان بازگشته و در آنجا مستقر شده اند و همه تلاش هاي خود را در اين سال ها از دست داده اند. ”
به گزارش مجله روز ، اين روزنامه ايران “تنها رفتن به شهر با پدر ، همسر يا برادر ، تعطيلي مجدد دانشگاه ها ، ناامني و اجبار به پوشيدن برقع تنها بخش كوچكي از كابوس ها و ترس هاي زنان افغان در مورد بازگشت طالبان به قدرت است.” او نوشت. كساني كه سالهاي حكومت طالبان را ديده اند ، بيشتر مي لرزند. اين كابوس ها اكنون يك همراه هميشگي براي زنان افغان هستند. زناني كه هيچ خواسته يا انتظار ديگري جز زندگي و حضور عادي در جامعه ندارند. برخي مي گويند كه طالبان افغان هستند و در بيست سال گذشته تغيير كرده اند ، اما زنان فعال در افغانستان با آن موافق نيستند. زنان افغان از ابتدا نسبت به روند صلح در اين كشور خوشبين نبوده و امضاي توافقنامه صلح بين دولت و طالبان را تنها راه براي به دست آوردن قدرت طالبان مي دانند.
شيما كريمي ، فعال حقوق زنان در افغانستان مي گويد: “زنان تاريك ترين روزهاي دوران طالبان را در افغانستان گذرانده اند.” زنان آن زمان حتي اجازه خروج از خانه ، محل كار يا تحصيل را نداشتند و اگر براي كار بيرون مي رفتند مجبور بودند برقع بپوشند. اينكه آنها مي خواستند وارد حوزه سياسي و اجتماعي شوند ، كه ديگر امكان پذير نبود. زنان افغان عميقا نگران تكرار اين دوره هستند. »
ابهام برخي از مقالات در متن توافقنامه صلح ، مجموعه پيوست هاي توافقنامه ، تشديد جنگ و خشونت پس از نشست صلح ، از يك سو ، و نقش زنان در دوران پس از اصلاحات و آينده نگراني هاي آنها را افزايش داده است.
به گفته شيما كريمي ، طالبان هنوز بيانيه واضحي در اين مورد نداده اند و هيچ توافقي در اين زمينه به دست نيامده است. اين نگراني مهمي نه تنها براي زنان ، بلكه براي افرادي در جامعه است كه شهروندي و حقوق بشر را اساسي مي دانند.
مبينا خيرانديش ساعي ، رئيس دفتر پشتيباني رسانه هاي آزاد افغانستان مي گويد: “من يكي از كساني هستم كه دوره قبلي حكومت طالبان در افغانستان را تجربه كرده ام.” وقتي آنها آمدند من دانشجو بودم. دانشگاه ها تعطيل شدند و بين تحصيلات من سه سال و نيم وقفه وجود داشت. من نتوانستم سه سال درسم را ادامه دهم كه اين ضربه بزرگي براي زندگي من بود ، مگر اينكه شاهد افزايش خشونت در بلخ و مزارشريف بودم. در آن زمان زنان نمي توانستند در فعاليتهاي اجتماعي ، اقتصادي و سياسي شركت كنند. “اكنون من نگران بازگشت آنها هستم ، به ويژه براي زناني كه در 20 سال گذشته به موفقيت هاي زيادي دست يافته اند. با ورود آنها ، زنان ديگر نمي توانند از حقوق خود دفاع كنند ، و اين ترس ديگري براي زنان افغان است.”
راحله احمدي ، رئيس يك شركت حقوقي در مزار شريف افغانستان ، كه در 9 سال گذشته در رسانه ها كار كرده است ، ديدگاه مشابهي دارد: من نگران زندگي عادي خود در افغانستان هستم. من مي دانم كه ديگر نمي توانم در اين جامعه به عنوان يك فرد عادي زندگي كنم و مرگ زندگي مرا تهديد مي كند. آنها قبلاً زنان را محدود كرده اند و مي گويند اجازه ندارند بدون محرم به داخل يا خارج از خانه سفر كنند. همه ما تعجب مي كنيم ، آيا مي توانيم مانند امروز زندگي كنيم يا بايد دوباره برقع بپوشيم؟ “امروز من در اين جامعه كار مي كنم و كارگاه هاي قانوني براي زنان در شهرها انجام مي دهم. با وجود طالبان ، همه اينها غيرممكن است و امكان سفر به شهرهاي ديگر وجود ندارد.”
شيما كريمي مي گويد: “زنان در دو دهه گذشته در زمينه هاي مختلف به موفقيت هاي بي شماري دست يافته اند.” ما يك وكيل ، يك وزير ، يك نامزد رياست جمهوري داريم ، دختران و ورزشكاران روباتيك ما در رسانه هاي جهاني ظاهر شده اند. مي توانم به كلاس دانشگاه بروم يا در هر ورزشگاهي كه مي خواهم فوتبال تماشا كنم. جشنواره هاي فيلم بزرگي در كشور ما برگزار مي شود و فيلمسازان ما روي فرش قرمز جشنواره هاي فيلم نترس قدم مي زنند. آنها براي ما زنان ارزشمند هستند و ما با جامعه بنيادگراي مردسالار و باورهاي پوچ براي رسيدن به اين مرحله تلاش كرده ايم. اكنون كه جنگ تشديد شده و ماسك جديدي بر سر گذاشته شده است ، اكثر زنان نگران از دست دادن حقوق شهروندي خود و موفقيت هاي دو دهه هستند. “
وي گفت: “انتقاد از كشورهاي همسايه يا قدرت هاي بزرگ غيرمنطقي است.” عدم همبستگي بين مردم افغانستان در مبارزه با تروريسم ، فقدان بينش ملي سياست و تقسيم قدرت بر اساس قوميت و نه بر اساس رقابت ، از دست دادن ميليون ها پول به نام حقوق زنان و حقوق بشر حقوق و دهها خيانت ديگر “در داخل دولت ، وضعيت كنوني را شكل داده است.”
وي گفت: “تنهايي افغانستان در اوج ناامني نشان مي دهد كه اين موضوع براي جامعه بين المللي يا قدرتهاي بزرگ حقوق بشري و مبارزه با تروريسم اهميتي ندارد.” ما مقصر هستيم و خود مردم افغانستان مي توانند با اين بحران كنار بيايند. خودياري در عرصه سياسي يك اصل است و زمان آن فرا رسيده است كه سياستمداران و مردم افغانستان با ايجاد رويكرد سياسي جامع و صدايي مشترك از رهبري جمهوري سعي كنند بحران كنوني را با مسئوليت و متعهد مديريت كنند. طالبان و طالبان فكر مي كردند. من به اراده مردم و ماموريت مشترك جمعي اعتقاد دارم. “
اما مبينا ساعي ديدگاه متفاوتي دارد: “جنگ در افغانستان جنگ قدرت توسط قدرت هاي منطقه است و نه تنها مردم افغانستان مقصر هستند. تقصير بر دوش جامعه بين المللي ، دولت و حاميان افغانستان است. به مدت 20 سال ، ارزش هاي مهم در آن كشور ترويج شد ، اما به دليل توافق هاي سياسي ناديده گرفته شد و اكنون جنگي بين قدرت ها در جريان است. “دولت افغانستان نيز وابسته بود و اكنون ما براي مشاركت بازگشتيم”.
راحله احمدي همچنين معتقد است: “دولت افغانستان و جامعه بين المللي در وضعيت كنوني افغانستان مقصر هستند. دولت به وضوح خود را در برابر طالبان قرار نداد و جامعه بين المللي نمي تواند يك ميانجي خوب بين طالبان و دولت افغانستان باشد.” همه اينها منجر به قدرت گرفتن طالبان شد. از سوي ديگر ، مداخله همسايگان ، به ويژه از سوي پاكستان ، باعث شد كه دولت از طالبان حمايت كند و قدرت را به دست آورد ، به افغانستان بازگردد و از دولت درخواست كند. “
برخي معتقدند كه طالبان بخشي از مردم افغانستان هستند و در سال هاي اخير تغيير كرده اند ، اما زنان فعال در افغانستان چه نظري دارند؟
“مردم افغانستان هرگز حكومت ترور و ترور را نمي پذيرند. تجربه تاريخي و سياسي افغانستان اين را نشان داده است. سالك ايدئولوژي اي است كه هر شخص يا گروهي را كه با آن مخالف باشند نابود مي كند. براي طالبان ، مهم نيست اگر سرباز اهل شمال افغانستان يا جنوب است ، “او در تلاش است تا او را به هر وسيله ممكن بكشد.”
كريمي گفت: “طالبان تغيير كرده اند ، اما آنها قوي تر از قبل و داراي ايدئولوژي خطرناك تر هستند.” اگر طالبان قديمي فقط بر اساس يك ايدئولوژي مي جنگيدند ، اكنون از دين به عنوان ابزاري براي دستيابي به اهداف ديگر قدرتها استفاده مي كند. در حال حاضر از آنها به عنوان يك گروه تروريستي در رسانه هاي جهان نام برده نمي شود زيرا از پشت كوهها بيرون آمده اند و با قدرتهاي موجود بر سر ميز مذاكره نشسته اند. اگر طالبان قديمي زنان را پشت درهاي بسته زنداني مي كردند ، اكنون آنها به اجبار با همان زنان ازدواج مي كردند ».
مبينه ساعي همچنين مي گويد: “كساني هستند كه مي گويند طالبان نيز مردم افغانستان هستند. من مي گويم ما دو گروه طالبان داريم كه از افغانستان خارج شده اند و آمده اند تا براي منافع و جنگ قدرت هاي آينده بجنگند و آنها مي آيند. از كشورهاي مختلف و باعث ويراني هاي زيادي مي شود ، مدارس ، مدارس ، جاده ها و خيابان ها ناامن هستند و مردم كشته مي شوند ، كه نشان مي دهد آنها به هيچ وجه با اين كشور همدلي ندارند. مطمئن هستم كه آنها علاقه اي به كشتن هموطنان خود ندارند ، اما آنها به قدرت فكر مي كنند. “
به گفته وي ، اگر طالبان بخواهند در آينده بر افغانستان حكومت كنند ، ما مطمئناً ديگر زنان را در رسانه ها ، دانشگاه ها و موسسات آموزشي نخواهيم ديد و دوباره فعاليت مدني خود را از دست خواهيم داد. عدم حضور يك زن در تيم مذاكره كننده طالبان و عدم حضور زنان در ولايات طالبان نشان مي دهد كه آنها تغيير نكرده اند.
زنان افغان اين روزها كابوس مي بينند. كابوسي كه اكنون آنها را بيدار يا حتي در خواب رها مي كند. طالبان بازگشته و در آنجا مستقر شده اند و تمام تلاش هاي خود را در اين سال ها از دست داده اند. “
انتهاي پيام
- چهارشنبه ۲۰ مرداد ۰۰ ۰۴:۴۲ ۱۵ بازديد
- ۰ نظر